به قتل که نکرده ام به خاطر برادرم اعتراف کرده ام


خانمی هستم که در سن 18 سالگی با مردی ازدواج کردم که بسیار مهربان و کامل بود حاصل ازدواج دختری بسیار زیبا بود و زندگی بسیار خوبی داشتیم برادرم را پیش خودش برد و به او کار داد متاسفانه برادر من بسیار غیرتی بود روزی متوجه می شود که شوهر من با زنی رابطه دارد و باهم گلاویز می شوند و در دعوا منجر به قتل شوهر من می شود و برادر من متواری می شود مادر من از من میخواد که قتل را به گردن بگیرم و چون دختر 3 ساله دارم خانواده شوهر از من می گذرند به آگاهی رفتم و اعتراف کردم من شوهر را به قتل رساندم انجا یکی مامورین اگاهی به من گفت من می دانم شما قتل انجام ندادید با این جسه نحیف و شوهر تنومند اصلا امکان قتل از طرف شما امکان ندارد ولی من اصرار کردم صورتجلسه کردند و به من به زندان رفتم 6 سال است که در زندان هستم و 6 سال دخترم ندیده ام و خانواده شوهر رضایت نداده اند و اصلا کاری به من ندارند قوه قضاییه از ماده 429 مجازات اسلامی با وثیقه مرا آزاد کرده است متاسفانه پدر شوهرم فوت کرد و حالا اولیا دم پول دیه ریخته و تقاضای قصاص کرده اند و دیوانعالی نیز حکم اعدام تایید کرده است در یک قدمی مرگ قراردارم چاره چیست ایا ارگانی یا جای وجود دارد که بتواند به من کمک کند برای رضایت یا راهی هست اعتراف کنم من نکشتم و رای برگردد؟

وضعیت: باز (پاسخ رایگان)
مهارت: جرایم علیه اشخاص
5 پاسخ
2,657 بازدید
تاریخ ثبت: ۱۴۰۰/۰۸/۲۴ ۱۲:۱۷